برگشت به دانشگاه علم و صنعت ایران
   [صفحه اصلی ]   [ English ]  
بخش‌های اصلی
اخبار::
آموزش‌ها::
خدمات::
منابع::
مقالات::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
:: ارزیابی ریسک کمّی (QRA) و برنامه‌ریزی کاربری زمین (LUP) ::
 | تاریخ ارسال: 1404/2/23 | 

ارزیابی ریسک کمّی (QRA) و برنامه‌ریزی کاربری زمین (LUP)

ارزیابی ریسک کمّی (QRA) برای دهه‌ها در صنعت به عنوان ابزاری برای نمایان ساختن ریسک با بر اساس داده‌های عینی و قابل اتکا و دوری از ذهنیت‌زدگی در مورد استفاده قرار گرفته است. این روش کاربردهای مختلفی از جمله در حوزه برنامه‌ریزی کاربری زمین (LUP) دارد. پسمن و رنیرز (۲۰۱۴) در پژوهشی به تاریخچه و مسیر پیش‌روش QRA و انگیزه‌های کاربری آن در LUP با تمرکز بر نقش بِن اَل از نقش‌آفرینان اصلی در توسعه ارزیابی ریسک کمّی- پرداخته‌اند. در بخشی از این پژوهش محققان به محدودیت‌های QRA با استناد به یک بررسی از سوی DNV اشاره کرده‌اند؛ این محدودیت‌ها به اختصار شامل موارد زیر می‌باشند:
  1. خطاها در اندازه‌گیری‌های علمی
  2. عدم‌قطعیت‌ها در مدلسازی فرایند و تخمین‌های تاثیرات زیستی مانند آسیب‌پذیری انسان
  3. عدم قطعیت در اینکه آیا برخی از اثرات مورد بررسی بایستی در تخمین‌ها در نظر گرفته شوند یا نه
  4. نادیده گرفتن علل ریسک به دلیل:
  • آنالیز ناقص منابع شکست/خرابی مکانیکی یا مهندسی سیستم
  • کمّی‌سازی نکردن خطای انسان
  • نادیده‌گرفتن علل بسیار شدید طبیعی
همچنین دامنه مسائل نادیده‌گرفته‌شده شامل خطاهای طراحی و ساخت است که کوچک نیستند. از سوی دیگر مسائل مورد اشاره به غیر از حالت‌هایی اشاره می‌کنند سیستم در عملیات نرمال نیست؛ بدین معنا که حالت‌هایی مانند استارت‌آپ و دوران تعمیرات نادیده گرفته می‌شوند مادامیکه حدود ۴۰% از حوادث در حالت‌های غیرنرمال روی می‌دهند.
از این رو، QRA اگرچه یک رهیافت تغریف سناریو بالا به پایین با یک مدل استانداردسازی‌شده یا کلاسیک است، موارد زیادی را در نظر نمی‌گیرد. اهمیتی که می‌توان به مقادیر نماینده واقعیت ارائه شده از سوی این رهیافت معطوف کرد وابسته به نگاه فرد و هدف آنالیز ریسک است. اگر نتایج به صورت نسبی و برای کاهش ریسک در نظر گرفته شوند و در همین راستا مقادیر تکرارپذیری مد نظر باشند مشکل حادی ایجاد نمی‌شود. در واقع، روش پراستفاده و پرکاربرد LOPA که از زاویه‌ای یک مینی-QRA است، کمابیش بر این اساس است. ولی اگر نتایج برای اقناع یک تصمیم‌گیرنده (عموماً غیرفنی) و عموم مردم بکار گرفته شوند که نشان دهند یک کارخانه ایمن است یا سطوح ریسک در مقادیر قابل قبول قرار دارند، مشکلاتی بوجود می‌آیند.  ]از جمله این موارد در واقعیت می‌توان به ایستگاه‌های تقویت فشار گاز در نزدیکی شهرها و روستاها اشاره کرد[. عدم قطعیت‌‌ها و نقصان در دقت موجب آن شدند که در هلند مجمع مشاور مواد مخاطره‌آمیز روش QRA را برای کاربری‌های LUP تغییر دهد تا بیشتر شبیه مدل فرانسوی شود. از این رو، ارتقاهای بیشتری برای مدل‌ها و بدست آوردن داده‌های شکست بایستی دنبال شوند.
پیشرفت‌های اخیر دلیل بر این مدعا هستند که رهیافت‌های مورد اشاره یعنی متمرکز بر QRA و متمرکز بر کاهش خسارات نه تنها هم‌گرا شده‌اند بلکه با هم ترکیب شده‌اند. نیروی محرک اصلی به این سمت و سو حادثه سکوی نفتی پایپر آلفا در سال ۱۹۸۸ و در پی آن استفساریه کولن است. تاکید سنگین روی لایه‌های ایمنی، استانداردهای عملکردی لایه‌های ایمنی، و طرح‌های بازرسی فنی موجب این شده که آنالیزورهای ریسک قرابت روزافزونی به تیم‌های مهندسی -که مسئولان این لایه‌های حفاظتی هستند- پیدا کنند. این همچنین به ظهور آنالیز ریسک فرایند و مهندسی ایمنی به عنوان یک دیسیپلین مهندسی انجامید. این برخاستن آنالیز ریسک از زمینه پیشگیری از خسارات به ظهور استاندارهای مهندسی ریسک‌بنیانی همچون IEC ۶۱۵۱۱، API ۷۵۲، API ۵۸۰ و بسیاری از راهنماهای مهندسی انجامیده است. چندین پروژه اروپایی نظیر ARAMIS، iNTeg-Risk و... انجامیده است.
معیارهای تحمل ریسک انفرادی و اجتماعی در نواحی مختلفی از جهان سامان یافته‌اند. ریسک انفرادی برای مناطق مسکونی معمولاً از دامنه ۶-۱۰ /سال به پایین مورد قبول است. شکل --- نمایه‌ای از معیار ریسک اجتماعی برای چند رگولاتور مختلف را نشان می‌دهد.

با اینکه کشورهایی مانند پادشاهی متحده و هلند هستند که برای سال‌های طولانی رهیافتی ریسک‌بنیان برای LUP در پیش گرفته‌اند، این همه جا مورد استفاده قرار نگرفته است. حتی در اروپا، بحث‌های مهمی در جریان است. دلایل تاریخی، فرهنگی، مدیریتی، تقنینی و... موجب آن شده‌اند که روش‌های ارزیابی ریسک در کشورهای اتحادیه اروپایی با هم تفاوت داشته باشند. روش‌های موجود را می‌توان به دسته‌های زیر تقسیم کرد:
  1. روش‌های جزمی با قضاوت ضمنی ریسک
  2. رهیافت‌های پیامد-بنیان
  3. رهیافت‌های ریسک-بنیان یا احتمالاتی
  4. رهیافت‌های نیمه‌کمّی
برای نشان دادن اختلاف بین رهیافت‌های کشورهای اروپایی، چند مثال از تفاوت ارزیابی ریسک برای LUP ارائه می‌شود.
در دانمارک، کتاب سبز دانمارکی که زمینه‌ای برای اجرای رهنمون سوسو (Seveso Directive) در دانمارک است، روی شناسایی مخاطرات و HAZOP تاکید می‌ورزد و QRA صرفاً نقش پیشتیبان دارد. تاکید روی طراحی کارخانجات ایمن، عملیات ایمن و کاهش پیامدهاست. ابزارهای اصلی شامل HAZOP و دیاگرام‌های کمّی‌سازی‌شده‌ای لایه‌های ایمنی هستند. با وجود این، زمانی که مورد نیاز است، راهنمای ملی پذیریش ریسک (معیار کیفی و کمّی برای پذیرش ریسک) اساس خود را تا حد زیادی بر پایه مدل هلندی گذاشته است.
در فرانسه، پس از معرفی رهنمون II سوسو در ۱۹۹۶، INERIS (موسسه ملی فرانسه برای محیط‌های صنعتی و ریسک) سه سال فرصت داشت تا آن را پیاده‌سازی کند. در همین راستا، LUP مورد بحث قرار گرفته و QRA یکی از رهیافت‌های مورد بررسی برای ارزیابی مخاطرات و ریسک بود. تا حادثه عمده تولوز در ۲۰۰۱، تغییری واقعی در سیاست فرانسه در قبال آنالیز ریسک بوجود نیامد و عمدتاً به طور جزمی روی پیامد و نه احتمال رویداد متمرکز بود. این سیاست حدوداً از عصر ناپلئونی از ۱۸۱۰ که شرکت‌ها برای عملیات نیاز به برخی تمهیدات LUP داشتند تغییر نکرده بود. پس از فاجعه تولوز، آنالیزهای ریسک بایستی تمهیدات کاهش ریسک را بسیار جدی‌تر می‌گرفتند.
از سال ۲۰۰۱، در فرانسه بحث‌های فراوانی حول داده‌های مورد استفاده در QRAها بوده است. این شک و تردید از سوی شرکت‌ها است نسبت به آنچه ارزیابی ریسک ژنریک می‌نامند زیرا که بسیاری از داده‌های ژنریک مورد استفاده قرار می‌گیرند و QRA تا حد زیادی بر داده ورودی متکی است. از این رو، اساس رگولاتوری هنوز تا حد زیادی پیامد-بنیان است و نه احتمال-بنیان. برای بازیابی اعتماد عمومی پس از فاجعه تولوز، فرانسته از مفهومی به نام ناحیه حائل/بافر استفاده می‌کند که بر اساس پیامدهای سناریوهای حوادث است. با این حال، با اینکه QRA در فرانسه الزامی نیست، پس از ۲۰۰۱ برای ارتقای بینش نسبت به ریسک از طرف شرکت‌ها بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
در آلمان، QRA مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. رهیافت آلمانی جزمی است، احتمالی نیست و صرفاً از فواصل مناسب استفاده می‌شود. با وجود اینکه رهنمون سوسو اعضا را به بحث و بررسی روی نگاه‌های جزمی و احتمالی برمی‌انگیزد، آلمانی‌ها هنوز به روش‌های جزمی گرایش دارند. با وجود فشار جهانی، مخالفت‌های بسیاری از درون آلمان وجود دارد، مانند اینکه QRA به کاهش استانداردهای ایمنی می‌انجامد یا اینکه داده‌ی قابل اطمینان کافی وجود ندارد. در آلمان همچنین دلایل مدیریتی نیز برای این مسئله وجود دارد؛ با کاهش پرسنل بخش خدمات بازرسی در آلمان، محدودیت‌های زمانی و صلاحیتی برای کاربست هر نوع ابزار جدید وجود دارد.
به طور خلاصه، امروزه، نه سیاست واحد اروپایی در مورد QRA و LUP وجود دارد و نه حد قابل تحمل مورد توافقی بین همه. هر ناحیه و کشور تصمیمات خود را در استفاده از QRA برای ارتقای بینش در مورد ریسک فردی، اجتماعی و یا استفاده برای LUP اتخاد می‌کند. از سوی دیگر، به نظر نمی‌رسد اختلاف قابل توجهی بین سطوح عملکردی صنایعی که تحت رهنمون سوسو عمل می‌کنند وجود داشته باشد.
در این نوشتار بخشی از مقاله «گذشته، امروز و آینده ارزیابی ریسک کمّی (QRA) و انگیزه‌ای که از برنامه‌ریزی کاربری زمین (LUP) بدست آورده است» که از سوی پسمن و رنیرز در سال ۲۰۱۴ در ژورنال JLP منتشر شده ارائه گردید. بررسی گزارش این محققان شناخته‌شده در حوزه ایمنی فرایند و مقایسه آن با فضای ارزیابی ریسک کمّی در پروژه‌های تعریف شده در ایران نشان می‌دهد که در فضای کاربست این ابزار، استفاده از بانک‌های داده، مبانی شبیه‌سازی و ارزیابی و همچنین حدود ریسک قابل قبول چالش‌های عمده‌ی نادیده‌گرفته‌شده‌ای در صنایع فرایندی ایران وجود دارد که این مهم بایستی در یک نگاه ملی و در سطح بعدی در یک نگاه بخش‌محور مورد مداقه قرار گیرد.
 
 
دفعات مشاهده: 683 بار   |   دفعات چاپ: 73 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر
::
برای مشاهده کل مطالب بخش مقالات بین‌المللی اینجا را کلیک کنید.
مرکز خدمات ایمنی در فرآیندهای شیمیایی
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4709